>
(* بعُد سوم آرمان نامه ارد بزرگ*) ـــ*ـــــ* فرگر د فرمانروا * ــــ*ـــ آن چنان به ایران علاقه مندم که حتی تمام بهشت را با یک وجب بر تاریخ فرمانروایان ایران وجهان همانگونه که از نام فرمانروا نیز برمیخیزد درزمان های گذشته واز پدر به پسر میرسید فرقی بحال جوامع آنزمان نمیکرد . دیگر منتظر اینکه فرزند بعدی شاید پسر باشد ویا اینکه حتما پادشاهی پسر دار شود نمی مانند ، برای آینده ی سلطنتی ان کشور وبا نام ملکه ی ان کشور ادامه ی سلطنت پادشاهی چون همسر او بود وشاهزاده وبر اساس همان میراث پادشاهی بالاخره سرانجام که خدا میداند کی ! سلطنت به پسر او میرسد در گذ شته و در زمانهای دور دربین فرمانروایان از مهربانی وعطوفت کمتر خبری بود وتنها وقتی محبت ومهری صورت میگرفت که هدیه و سوغاتی از جانب مردم فقیر میرسید وبطورکل فرمانروایانی که اینگونه به ظلم و ستم عمل میکرده اند بسیار بوده وچنانچه صدائی از او بر میخواست ** ره بهتر** نه هرکس راه " بدخلقی " بداند تواند ره به خوشبختی کشاند فغان سر میدهد , روزی سر آخر وگر ظلمی به دیگر کس رساند " ره بهتر " بباید, او بیابد رهی صلح وصفا گر می تواند! ره دنیا ره ظلم وستم نیست چو این شد از جهان چیزی نماند! ف.شیدا * فرمانروایان بی خرد ، مردم را شاگرد خویش می پندارند . ارد بزرگ وحاکمان زیر دست او ویا اطرافیانش اجرا میکردند همه به وحشت افتاده و با تولید این ترس در جامعه دیگران را وادار ●●●●* درکمین * نه آن دل میشود شادان ،که " تنها وغمین" باشد گرفته است میگویند که : *" " دروغ مصلحت آمیز بهتر از راست فتنه انگیز است!""*ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ(متن اصلی از * گلستان سعدی*): پادشاهی را شنیدم به کشتن اسیری دروغ مصلحت آمیزبّه ز راست فتنه انگیز! ۱/والکاظمین...(آل عمران/۱۳۴*) جهان ای برادر نماند به کس دل اندر جهان آفرین بند وبس مکن تکیه بر ُملک دنیا وپشت چو آهـنگ رفـتن کند جان پاک * گلستان سعدی که بیشتر فرمانروایان فقط گوشی , برای شنیدن آنچه برای دیگران باقی نمانده باشد وتوان خدائی کردن نیز از" ترس وخوف " به او داده شده باشد. ومردم بینوا را نیز با گرفتن مالیاتهای سنگین و خرج های کمرشکن زندگی سرگرم کارخود میکردند . برای مردم خود ایران سالهای درد واندوه بود ه است.... در آنزمان امکان دسترسی به مواد مخدر راحت تر بود که البته فرمانروایان ودرباریان نیز، درعیش ونوش مجلسی خود به همین کار مشغول چراکه آنان که بر اثر فقرمعتاد میشدند بگونه ای مشغول خود بودند گرفتار نان وبدهی مالیاتی خود بدولت و... بودند نیز دیگر وقت وزمانی برای اعتراض برایشان باقی نمیماند چیزی که مسلم است , ما نمیتوانیم تاریخ ِ حقیقت ِواقعی ِآنچه گذشت را وهرچه که تا کنون بر ایران وسایر کشورهای جهان گذشته است مورخان تمامی دنیا, نویسندگان معاصر آن بوده اند ومورخین معاصر فعلی نیز همچنان به نوشتن تاریخ ادامه داده وخواهند داد لذا هرچه اتفاق افتاده باشد اما یک مورخ تاریخ نگار هرگز نمیتواند اعتقادات وافکار شخصی خود را در تحقیقات خو د بعنوان تاریخ بنگارد یا بنویسد!> واز احساسات شخصی خود نیز درباب کسی و چیزی بر آنچه گذشت بنویسدآنگاه نیز تاریخ شناسان وحتی مردم دانا اینرا بخوبی میدانند که برای مثال فلان فرمانروا وفلان پادشاه که روایات بسیاری ازاو نیز درجامعه هست یا از پیش بوده است نمیتواند چیزی جز آن باشد که اکثریت مورخین به اتفاق نوشته ومینویسند .! وآنچه مسلم است این است که چنانچه کم کاری یا حتی سوء قصد فکری وسوء تعبیری در نوشته مورخیصورت گیرد آنگاه دیگر مورخین وتاریخ شناسان جهان درهمان زمان وحتی وواضح است که تاریخی که برخلاف واقعیت نوشته شود با مخالفتهای همگانی جهانی- کشوری - دولتی ومردمی درسراسر دنیا روبرو خواهد شد اینکه من به شخصه بیایم وبنویسم : که همسایه سر کوچه ی ما مدتی شهردار بود وعجب مرد نیکوئی بود ودست به بخشش وانسان دوستیش حرف نداشت ودر میان عام وخاص شهرتی داشت !... نه کسی زحمت خواندن آن را تا باتمام متن بخود خواهد داد ونه از سر تقصیرات نویسنده ی متن خواهد گذشت.! حال درنظر بگیرید مورخ کسی است که شناخته شده است ودر بین افراد بسیاز ازجمله دیگر مورخین،تاریخ نگاران ، سران کشوری وکشورها فردیست که نام او شناخته شده است. درنتیجه نه تنها چنین فردی با آبروی خود واعتبار خویش بازی نمیکندبلکه خود را موظف به نوشتن واقعیات روز مینماید چراکه فردامی بایست جوابگوی جمع کثیر دیگری باشد که کتاب ونوشته ی اورا بررسی خواهند کرد , درنتیجه کسی را نخواهید یافت درنتیجه تاریخی واقعی است که: در بیشترین کتب به یک شکل ویک گونه درسراسردنیا یافت گردد . خواه از معاصر همان زمان بوده باشد خواه از معاصرین محقق. که درخفا آنچه میبایست مینوشتند ,چه با پادشاه وفرمانروا ئی مخالف بوده اند یا اینکه از سر تا حقیقت را همانگونه که بواقع بوده است حفظ کرده باشند وچنین افرادی معمولااز افراد عادی جامعه نبودند بلکه نویسندگان ویا حتی درباریان یا مورخین نزدیک به دربار بوده اند. ****** در روزگار فعلی که بیشتر آنچه آموختنی ست از طریق کتابها واینترنت درتاریخ دیگر کشورهای جهان نیز تاریخ سلطنتی او زیرا که او شاید یکی از بهترین مدبر ترین عاقل ترین مهربان ترین پادشاهی بود که در آن زمان نمونه اش بسیار کم بود وهمه ی تاریخ سلطنت او با تمامی اعمالی که انجام داده وسخنانی که از خویش بجا گذاشته است ، از او شخصیتی را بوجود میآورد که در تاریخ ایران وجهان نامی ازاو بیادگار که محبت به ایران وایرانی درخون او عجین شده بود . سرگذشت اوسرشار است از سخنان عمیق و هوشمندانه که ازاو فلسفه دانی بزرگومردی عمیق و درعین حال باهوش وبا ذکاوت را میتوان تجسم کرد ودرعین حال در دوران پادشاهی خود نیز نه تنها به سلطنت خود ودوران حکومت خویش رونق وبهائی بخشید ، بلکه آثار تاریخی باارزشی ازخود به نماد ایران وسلطنت ایرانیان بجا نهاد حتی اگر خدای ناکرده بر اثر بلایای طبیعی خللی دراین بنا های قدیمی وامارات باارزش ایجاد شود باقی خواهند ماند . ویکی از این اثار نیز تخت جمشید است وهمچنین بسیاری دیگر از بناهای تاریخی دوران او.... که ازاو برجا مانده است. تاکنون گفتیم* کوورش کبیر همواره به مردم خود توجه بسیاری او بعلت دانش وعقل وهوش وتفکر ارزشمندی که داشت میدانست توجه به یک فرمانروای ستوهمواره گوش شنوائی بر دردهای مردم ونگاه بازی بر زندگی مردم خود در تاریخ ایران ابهت وآبروئی برای ایرانیان برجا نهاده است میتواند به یاد ویادوّاره وتاریخ حضور او در ایران شناخته شده است, زیرا نبوغ و عظمت او در بنیانگذاری امپراطوری چندین دهه ای ایران مایه ی * دکتر هانری بر دانشمند فرانسوی:این پادشاه بزرگ یعنی کوروش هخامنشی برعکس سلاطین قسی القلب *کوروش بزرگ است* که بر طبق تاریخ هرگز بر اساس خشونت پارسی ها با مساعدت یکدیگر و به یاری پادشاهان مقتر خود که نشانه نبوغ و نژاد پاک آنان است.نژادی که حماسه آنان را همچون آفتابی در تاریکی نشان می دهد. * ژنرال سرپرسی سایکس:مطالب کتاب مقدس تورات و نوشته های یونانی و سنت های ایرانی * ژنرال سرپرسی سایکس بعد از دیدار از آرامگاه کوروش بزرگ:من خود سه بار از این آرامگاه دیدن کرده ام و توانسته ام اندک تعمیری * افلاطون:پارسیان در زمان شاهنشاهی کوروش اندازه میان بردگی و آزادگی از این رو نخست خود آزاد شدند و سپس سرور در زمان کوروش بزرگ فرمانروایان به زیردستان خود آزادی می دادند * هرودوت- تاریخ هرودوت:هیچ پارسی یافت نمی شد که بتواند خود را با کوروش مقایسه کند.از این رو من کتابم را درباره ایران و یونان نوشتم تا کردارهای شگفت انگیز و بزرگ این دو ملت عظیم هیچ گاه به فراموشی سپرده نشود. کوروش سرداری بزرگ بود.در زمان او ایرانیان از آزادی برخوردار بودند و بر بسیاری از * پروفسور گیریشمن- ایران از آغاز تا اسلام:کمتر پادشاهی است که پس از خود چنین نام نیکی باقی گذاشته باشد. * کنت دوگوبینو سفیر اسبق فرانسه در تهران(مورخ فرانسوی):تاکنون هیچ انسانی موفق نشده است اثری را که کوروش در تاریخ جهان کوروش شاهنشاه پارسیان در فلسفه بیش از هرکس دیگر آگاهی داشت. * یکی از بزرگترین خوشبختی ها ، خدمت بیشتر به مردم است . ارد بزرگ وانسان عادل درهر مقامی همچنان و تا همیشه ,عادل باقی میماند. وتاریخ نیز همچنان نشان میدهد که کوروش پادشاه ایران * فرمانروا اندیشه خویش را درگیر رخدادهای کوچک نمی کند . ارد بزرگ * مولانا ابوالکلام احمد آزاد فیلسوف هندی:کوروش همان ذوالقرنین قرآن است. او پیامبر ایران بود زیرا انسانیت * اخلیوس(آشیل) شاعر نامدار یونانی- تراژدی پارسه:کوروش یک تن فانی سعادتمند بود. او به ملل گوناگون خود آرامش بخشید. ******* تاریخ همواره از پادشاهان وفرمانروایان خوب وبد و سرنگون شدند وگفتند ما بد نبودیم اطرافیان ما بد کردند وما بیخبر بودیم که نمونه ی آ نان را طی فرگردهای پیشین ذکر کرده ام اما کسی که امروزه فرمانروائی کشوری را بعهده میگیرد بر طبق * خواست فرمانروا باید هم آهنگ با مردم باشد ، پیش داوری اما امروزه بیش از اینکه فرمانروائی درنام امروزی:پرزیدنت ورئیس جمهورامری را بطور مستقیم صادر نماید با بازیهای سیاسی همان میکند که در وبراحتی نیز در زمان لازم به کتمان آن خواهد کوشید و هرآنچه که در گفتار سیاستی ملی ایجاب نمیکند!که * بیچاره مردمی که فرمانروایانشان ، شاگردان رسانه ها باشند . ارد بزرگ چراکه امروزه دیگر بزرگان ملل تنها در نام های مختلف چون یُُوُاِن, ناتو و...ادامه دارد. * فرمانروایان هیچگاه نباید از بار کاری که بر دوش گرفته اند شانه سرنوشت صدام و افراد فامیل واشنایان تازه به دوران رسیده اش که بنا گاه قدرتی یافته و خود را گم کردند وبه یاری همان اودر پست های مهم درزمان حکومت او و عوامل فساد در دستگاه حکومت وقدرت او بودندو... ولی " سرانجام " نیز "سرنوشت وسرانجام اوو آنان" را نیز دیدیم * فرمانروای دانا ، زخم خورده را بر هیچ کار دیوانی نمی گمارد .ارد بزرگ * فرمانروایی که نتواند جلوی بیداد بزهکاران و چپاولگران را * فرمانروا در برکناری کارمند نابکار زمانی را نباید از" دست دهد" چون سیاهی کار بزهکار در دید مردم خیلی زود دامن او را نیز خواهد گرفت . ارد بزرگ ... و مانیز درنتیجه دیدیم , که گاه خداوند برروی همین زمین برکسی جهنم را می گشاید وتقاص خویش را برمرگ وقتل عام دیگران ازخود او با مرگ او پس میگیرد! نمونه دیگر اینوع فجایع و پیش تر از آن "هیتلر وتاریخ نفرت انگیز جنایا ت او وحکومت "و.... که با ز جز به شکست وانقراض حکومتش به جائی نرسید * چراکه خداوند اگرچه خاموش خواهد بود. * وقتی دیوانسالاران از نزدیکان فرمانروایان شدند دیگر * فرمانروای دانا ، زخم خورده را بر هیچ کار دیوانی نمی گمارد .ارد بزرگ امروزه سردمداران ملل مختلف , وظایفی در قبال کشور ودیگر ممالک دارند و موظفند که کارکرد وعملکرد سالیانه وبرنامه سالیانه ای به اتحادیه ها وکنگره های جهانی مختلف مربوط به آن بخش خواه فرهنگی /اجتماعی باشد خواه سیاسی و.... ارائه داده وآنچه را که درکشور خود انجام داده اندو ومکتوب داشته باشد تا جوابگوی ملل دیگر نیز باشند * فرمانروایان تنها پاسخگوی زمان حال خویش نیستند آنها به چراکه ترقی بشر و دانش انسانی نشان داده است ، که حتی کندن یک درخت در افریقای جنوبی وجابجائی یک قورباغه از محل آبزی خویش به محلی نامناسب میتواند زنجیره غذائی دنیا را برهم بریزد وبر دیگر ممالک نیز صدماتی از لحاظ طبیعت ایجاد کند! برای مثال چندی پیش دراخبار نروژ اعلام نمود که * " ازنمونه های بزرگ خرچنگ "* ودرپی علت آن بلکه بمدتی طولانی درهمان حوالی بدنبال دیگر خرچنگها بودند که چنانچه تعداد دیگری نیز هست آنا ن را مجدد به جای خود انتقال دهند●●●● از فرمانروا به خرچنگ رسیدن مطلب جالبی از آب درآمد ! ولی هدفی دراین گفتار هست که عرض میکنم !... زمانی که جابجائی یک خرچنگ منطقه گرم وسرد دریائی واقیانوسی را بررسی کند مبادا یکی شده باشد دوتا یا بیشتراهمیت موضوع روشن میشود: یک خرچنگ + زنجیره غذائی = حیات انسان وانهدام نسل انسان= از گرسنگی در آینده ،از نداشتن یک محیط زیست مناسب برای ادامه ی حیات و...... حال وقتی خرچنگی تا بدین حد در زندگی انسانها موثر باشد وحتی مورچه وپشه ای که براحتی ما آنرا میان دستهای خود له میکنیم (البته بنده اینکاررا ، هم نمیکنم تا بتوانم براحتی بگویم: حال چگونه میشود کشته شدگانی در سیل در زلزله وعوامل طبیعی ازاین روست قاتل وستمگر بود ونیازی به پاسخ دادن نباشد چراکه اینک مردم فقیر امروز" دنیا " سوال میکند! نه فقط یک کشوربلکه تمامی کشورها تمامی مردم دنیا هستند که میپرسند وسال میکنند :چرا وبه کدامین حق وتاریخ نیزباقی خواهد ماند . مانند جنایات هیتلر که سرپوشیده نماند که همچنان هر ساله درسالروز هر یک از آنان و یکایک فجایع تاریخ ●●●● زخم ناباور.... دلم گرفته به هزار، زخم ناباور... در این جهان،که کسی... با کسی ،برابر نیست! که آنچه بجا مانده جز ، "حقارت نیست" ! بجز سرایش "خود بینی " از حماقت نیست!!! ...کنون جماعت دنیا،چه دلخوشی دارد؟! چودر سروده ی "تو ومن" ، هیچ.... جز ستایش نیست! که از سرای خدائی "نیازو خواهش" نیست!!! ...منو تمامی دنیا... اگر بهم ریزیم... کسی به " خلقت وبودن" ، نظر نخواهد کرد! دریغ ودرد ...که این روزگار امروزی... حکایت دردی ست در سرای کهنه وسرد! امروز روزگاری ست که براستی همه برای یکی یکی برای همه هستند واگرچه این از آنچه همه ساله درجنگها اتفاق میافتد نکاسته است چون فرمانروایان پیشین واین خواست خدادرخلقت اوبوده.ووجود وحضور اونیز به حکم خداوندگار تعیین گشته استواحدی دراوج قدرت نیز حق سلب وگرفتن زندگی اورا یا حتی ظلم ظلموستم به اشرف مخلوقات به انسان صدبرابر وسرانجام: تن آدمی عزیز است به جان آدمیت واز سوئی دیگر: بنی آدم اعضای یکدیگرند که از افرینش زیک گوهرند این است که ما دیگر " نام " (فرمانروا*) را هم در زمان امروزی پذیرا نیستیم عوض نشده باشد که دردنیا اثر هرگام او وآنان *" باامید روزگاران بهتری که انسان"" بنام"" * نامی* انسان "" سربلند باشد درپیشگاه خداوند ودرنزد خودودر برابر دیگران !! "* آمین ___**__*" بنام ِ * نامی" انسان"* !!! __**___ مکن ظلمی بیک انسان، جهان همواره "میگردد"! تو( نیکو ) "گِـرد" دلها باش مشو ویرانی دلها ! بکن ویرانه را ، عمـران! مرنجان هردلی ازخود، مشو دردِ دلِ ریشی که آن دل در پریشانی ، دهد قلب ترا سامان مبر از خاطرت هرگز که "عمرت "درجهان فانی ستسری بالا بباید داشت ،" بنام *نامی انسان"!!! به بدخواهی چو سر آری ، دراین ره ، گرنمیخواهی ، دل ِ آزرده ای باشی مشو بر کس دلیل غم ! مشو جزئی ز بدخواهان " خدا" بر" حق وانصاف " است تو" مُنصف " درجهانت باشنیارزد زندگی آن حد ، که خود خود را کنی ویران!! فرزانه شیدا فرمانروای شایسته، به فکر انتقام از مردم خویش نیست . ارد بزرگ * فرمانروایان هیچگاه نباید از بار کاری که بر دوش گرفته اند شانه * فرمانروایی که نتواند جلوی بیداد بزهکاران و چپاولگران را فرمانروا در برکناری کارمند نابکار زمانی را نباید از * به حال سرزمینی که روشنفکرش ، حرف فرمانروایان * بی شرم ترین فرامانروایان آنهایی هستند که ناکا رآمدی * پادشاهی که مردمش از او فروتر بنشینند در فزونی و برتری * میرآب ، به اندازه دهد ، همه دشت سبز خواهد بود . ارد بزرگ تا دیداری دوباره در فرگرد بعدی :بدرود به قلم : ــــــــــ* فرزانه شیدا/ f sheida*ــــــــــــ farzaneh sheida شامل یکصد و سیزده فرگرد و هفتصد و چهل و پنج فرمان ارد بزرگ ـــ*ــــــــ * فرگرد انتخابات * ـــــــ*ـــ با سلام که آن کشور از کدامین قاره دنیا یا تا چه حدودی کشور مذکور فقیر یا داراست ویا چگونه درامر کشوری , کشور خود را اداره می نماید. چرا که برای مثال اگر این کشور درمیان جنگلهای آمازون نیز قرار داشته باشد وهمچنان درآن آدمخواری نیز رواج داشته باشد آنگاه دیگرکشورهای دنیا، بی خبر نمانند که چند دیگ دیزی آدم روزانه بار گذاشته شده است تاسرشماری جهانی در آمارگیری سالیانه ودرتاریخ اشتباه نشود!!! ودرعین حال از چگونگی وضع دیگر کشورها بی خبر نمانند.! ... بهر شکل ، اثر انتخاب یک فرد در یک جامعه بر دیگر تنها زمانی اقدام به تقاضای نمایندگی میکند که اطمینان خود نیزنماینده این خواهد بود چون در " ساده ترین شکل آزادی " (مخالفت ) خویش را نشان داده است ودرنتیجه صلاحیت لازم جهت کاندیدائی یا حتی انتخاب شدن بعنوان سردمدار یک کشور را ندارد. بسیار دیده ایم که درانتخاب ریاست جمهوری در آمریکا پیش یا پس از آن افرادی چون "کارتر" چگونه پرونده فساد آنان بارها وبارها باز وگشوده شد است وتا زمانی که بر این مقام بوده ا ند آنرا ,هرچه که بود, انکار نموده وپس از به افشاگری واقعیتها دست زده اند. یکی از این نمونه ها رابطه او با زن جوانی بود که شکایت کرده و که اعتماد کامل به همسر خود دارد وبعد از وپس از سالها که خبرنگاران ومنتقدان سیاسی وشکایت خانم مورد نظر بر اساس حقیقت انجام شده است. چون فرمانروایان پیشین همچنان در زمان قدرت خود وتاسف دراین است که انسان با " بدست آوردن قدرت " واینگونه "خود باختن "ها متاسفانه تا شیرین تر می نماید !... و گذشتن از این لذت براحتی بر همگان مقدور نیست. هرگز دلیلی بر این نمی بیند که مشکلی با افشا شدن وبیرون آمدن " آنچه هست وآنکه هست " برای اطلاع عموم در دسترس همگان قرار گیرد. تا بهترین اگاهی را برای انتخاب بهترین نماینده در اختیار مردم قرار دهند ، یاانجام داده است را انتخاب نمایند در انتخاباتی آزاد شرکت کنند که در اروپا این" احزاب" را "پارتی "های سیاسی میخوانند که درمجلس وقت کشوری خود حضور دارند. ودر آینده ی سیاسی آن کشور حضور خواهند داشت. ۱/حزب سنجاقک و حال اگر حزب پروانه در این انتخابات به تعداد رای مردمی انتخاب شد انتخاب می شوند تا " برای مثال " حزب پروانه " ده نفر یا اعضای بیشتری را " در مجلس وقت , معرفی می نماید به مجلس معرفی می نمایند. اجازه انتخاب دیگر پروانه های منتخب خود را پس از انتخابات (به نسبت رای کل مردم ) بدرستی اعمال شده و انجام گیرد. * انتخابات درست و سازنده ، ناجی کشور و نادیده گرفتن آن کشوری که گروه های هدفمند سیاسی انتخابات تکرار وبازگوئی " تعریف قانون انتخابات" در زمان کنونی امروزه شاید باید ، بیشتر درمدارس ,آموزش داده شود چرا که در حال حاضر تمامی مردم در کل ملل دنیا با قوانین انتخاباتی آشنائی کامل دارند. واین کاملا عادی ومعموللیست وپس ازانتخابات نیز بسیار پیش آمده ومیآید که " نویسندگان طنز نویس که در ب طور هفتگی وحتی روزانه در روزنامه بسپارند واینگونه اعمال "رئیس جمهوری وقت" و حتی " وزرای مملکتی" نیز بعنوان هرچه هست را خوب وبد بعنوان خاطره ی دوران کاری خود جمع آوری کرده وبیادگار نگاه میدارند. وبدون مخالفتی از سوی جهانیان با هریک از افراد سیاسی که خود صلاح بداند در هرکجای دنیا وچه مچ ها که در این میان سیاستمداران در این برنامه گشوده نمیشود! == درد عــالـــم ==: درد عالم را چه سـودی ناله ها گـــفتن شــــعری بیــاد لاله ها زین میان کی بر قلم پرواز بود؟! آنهمه حرف وسخن در راز بود! کـــس توان گفــــتنی هرگز نیافت عمر کودک ره به مرگی میشتافت ای که باخـــود ناله ها را میکشی قــلب خود را در غم دل میکُشی درقفـــس چـــیدند بال مــرغ را وای بر پرواز او... در این سرا !!! در جـــهانی که بپای درد ودلچ یده شد بال وپری، گشتم خجل ! دیــگر آخر درکـدامـــین دفتر ی باز گردانم دگــــر بال وپری؟ ! با دلم گفــــتم دلا خــاموش باش تا توانی در سکوتی گوش باش پندها دادن ، نشــد درمان درد این جــهان افتاده در اقلیم سرد کس به کس کی اعتنائی می کند؟ یا "شکایت از جدائی می کند"!! *(بشنو از نی) چون حکایت میکند " او" فقط اینجا شکایت می کند!! قلب ِ انسانی ، دگر غمخوار نیست جز به سودی با دل ما یار نیست ازچه باخود می کشی این سینه را تاکجا غم میخوری دل ! تاکجا؟ ! بس کن این افسانه ها را بعد ازاین زندگی با چشم این مردم ببین! چون کسی غمخواری قلبی نکرد ای دریغا دل کشد همواره درد قلب من آرام باش وبس خموش تا توانی خود دراین عالم بکوش تا توانی خود دراین عالم بکوش شنبه 4 خرداد 1387* فرزانه شیدا/ f sheida* توضیح بیشتری که درمورد این میتوانم بدهم جنجالی ست که هربار با شخص مهمی که مورد بحث اینگونه مسائل را نیز براحتی بین خود واو احساس نمیکند . ارد بزرگ کوچک کنندگان دایره انتخابات ، با بن و ریشه آن دشمن اند . ارد بزرگ آدمیانی که انتخابات نیک را بی ارزش می انگارند و آنانی که دانسته فکر می کنم دراین فرگرد نیز درحد مناسب وکافی درهمین جا به پایان می بریم تا دیداری دوباره در فرگرد بعدی : بـدرود به قلم : ــــــــــ* فرزانه شیدا/ f sheida*ــــــــــــ farzaneh sheida
از خاک ایران عوض نمی کنم. «عارف قزوینی»
با سلام
دراین بخش نگاهی اجمالی خواهیم داشت
وبر اساس آن به نام جدید فرمانروا خواهیم رسید
که بنام پرزیدنت یا رئیس جمهور تغییر یافته است.
....
تاریخ گذشتگان نشان میدهد که
فرمانروا کسی بود که درجامعه پیشین فرمان دهنده وآمر
وامر دهنده بر دیگران بود
وانتخاب یک فرمانروا نیز بدست مردم نبود
درنتیجه مردم یک کشور هیچگونه انتخابی دراین زمینه
نداشتند وبدین شکل فرمانروا انسانی صالح بود یا خیر
وهمچنان نیز درکشورهائی که پادشاه یا فرمانروا حکفرمائی میکند
نسل به نسل این
مقام به فرزند بعدی به ارث میرسد تفاوت کوچکی که دراین میان
صورت گرفته است از لحظ انتخاب در جامعه ی امروزی این است
که درصورتی که فرزند اول پادشاهی در ممالک اروپائی دختر باشد
وهمان دختراول بعنوان اولین وارث پادشاه
انتخاب میشود
پدر را بر عهده خواهد گرفت وملکه الیزایت در انگلیس نیز
نمونه بارزی ازاین استکه پس ازمرگ پادشاه
در سن مناسب نبود تاکنون بر تخت سلطنت نشسته است
البته اگرلطف خداوندی مرحمت نموده و عمری براو باقی بگذارد
چون درحال حاضر پدربزرگ منو شما شده است! بهرشکل.....
ویا از مالیات مردم بخت برگشته ی آنزمان بود که باعث جشن وسرور
همگان در قصرها وبارگاه آنان میشد وگاه کسی هدیه ای به مقام فرمانروا پادشاه
اهدا میکرد که در صورت خوش نیامدن پادشاهان وفرمانروایان
معلوم نبود چه برسر اهدا کننده می آمد .
آنگاه بااو برخوردی ناعادلانه کرده حتی به مرگ نیز محکوم میکرد ند
چراکه در چشم اینگونه فرمانروایان چنین افرادی یک تهدید به حساب می آمده اند
و(ناسازگار وهرج ومرج طلب وآشوبگر )شمرده میشدند.
هرکه فریادرس روز نصیبت خواهد
پو در ایّام سلامت ، به جوانمردی کوش
بنده ی حلقه بگوش ار ننوازی ، بـِرود!
لطف کن ، لطف ، که بیگانه شود حلقه بگوش!
گلستان سعدی
●●●●
اینگونه اعمال باعث میشد که مردم واشخاص عام وخاص با قتل هائی کهفرامانروا
به سکوت کرده وهم فرمانداری ومقام خود را حفظ میکردند
وهم به آنچه میل واراده آنان بود رسیده بیشتر زندگی خود را
درعیش ونوش وخوشگذرانی سر میکردند
ودیکتاتوری وخفقا ن ظالمانه ای بر ملت ومملکت وملت وشهرها
سایه انداخته بود.ازاین رو بسیاری ازاینان درتاریخ ملتها ی دنیا،
سرنوشتی جز انقراض را فرمانروائی خود را شاهد نبوده اند.
* فرمانروای دانا می داند ، هیچ ندائی با کُشتن خفه نمی شود . ارد بزرگ
نه ثروت میدهد شادی ، چو " تنها " بر زمین باشد
ببین دنیا ی فانی را ! نماند تا ابد انسان !
که مرگی بی خبر روزی , همیشه درکمین باشد!ف.شیدا
بد نیست روایتی از گلستان سعدی را مروری داشته باشیم
در وصف پادشاهان وفرمانروایان گذشته :
پادشاهی کمر به قتل مردی بست وازانجا که مرد دست
ازجان شسته بود شروع به بدوبیراه گفتن ودشنام دادن
به پادشاه وملک ودولت اوکرد
چراکه وقتی که کسی دست از جان شسته باشد دیگر
هرچه دلش بخواهد برزبان آورده ومیگوید زیرا که دیگر دلیلی
برای ترس ازچیزی ندارد ومیداند خواه ناخواه کشته خواهد شد
پادشاه از وزیران خود پرسید که این مرد چه میگوید
وزیر اول بخاطر مصلحت اوضاع گفت: تقاضا میکنند که شما خشم خود
را فروخورده واز
کشتن او صرفنظر کنید .دل پادشاه برحم آمد واورا بخشید
وزیر دوم که ضد این مرد بود گفت :
این درست نیست که در خدمت خدائی چون شما باشیم
وزبان بدروغ بازکنیم
و به شما دروغ بگوئیم این محکوم زندانی شمارا به ناسزاه وبدوبیراه
پادشاه ابروهایش درهم رفت وگفت :آن دروغ مصلحت امیز را بهتر پسندیدم تا راستی که اینطور مرا ناراحت کرد!
نشنیده ای مگر ک" ه بزرگان وانسانهای عاقل"
اشارت کرد بیچاره در آن حالت نومیدی مَلَک را دشنام دادن گرفت
(دشنام میداد)
وسقط گفتندوبیراه وناسزا گفتن، که" گفته اند:
*هرکه دست از جان بشوید ، هرچه دردل دارد بگوید!
ملک پرسید: چه میگوید ؟ یکی از وزرا گفت : ای خداوندگار، همی گوید:" والکاظمین الغَیط و العالفینَ عُن الناس" ۱.
ملک را رحمت آمد واز سرخون او درگذشت.
وزیر دیگر که ضد او بود گفت " ابنای"۲ ٬جنس مارا " نشآید " ۳،در "حضرت " ۴ پادشاهان جز به راستی سخن گفتن!!"
این، مَلک را دشنام داد و ناسزا گفت!
مَلک روی ازاین سخن درهم کشید وگفت " ان دروغ وی پسندیده تر آمد!
مرا زین راست که تو گفتی، که روی ان مصلحتی بود
وبنای این بر "خـُـبـتی"۵!وخردمندان گفته اند:
توضیح کلمات پارسی:
وخشم خود را فروخورند واز مردم درگذرد!۲/ابناء : پسران ، فرزندان (اینجا به معنی گروه وطایفه ی ما
۳/نشآید: شایسته نباشد
۴/حضرت(حضور، پیشگاه)
۵/خُبت : پلیدــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
... هرکه شاه آن کند که او گوید
حیف باشد که جز نکو گوید!!!
*___________*
....و... برطاق ایوان فریدون نیزنوشته بود:
*_____*
که بسیار کس چون تو پرورد وکـُشـت!
چه بر تخت مردن چه برروی خاک!!!
...وبدینگونه بود
دوست داشتند، بودند !
ودیگر سخنان مردم واطرافیان کمترین اثری در راه وروش آنان
میگذاشت !.
چرا که درآن دوره خداوندگار ملک و کشور ومردم محسوب میشدندواین قدرت کمی نبود بخصوص ووقتی " قدرت مقابله "
ودرعین حال اکثرا نیز هیچگونه احساس مسئولیتی را
درقبال کشور وملت احساس نمیکردند و همواره با کمترین مخالفتی
با بیشترین قدرت به سرکوب کردن آن می پرداختند
بااین ترتیب دیگر اَحدّی "نای" و"قدرت" مقابله با ایشان را نداشته
و ازاینروتاریخ ایران باتمامی گستردگی وزیبائی وجذابیتی که برای
دیگر ملل دنیا داشته است
و همواره و همیشه سرشار ازانسانهای خرد ودرشت معتادی بود که
بوسیله حکومت به دلیل درسکوت نگاهداشتن وخاموش کردن هر
صدائی وهر اعتراضی به دام اعتیاد می انداختند ،
( در گذشته بیشتر تریاک وافیون یافت می شد*)و براحتی در دسترس عام وخاص قرار داشته وخود
بودند و بی هیچ مشغله ونگرانی و غمی ،مطمئن بودند که کسی برجا
نمانده است که بر علیه آنان قیامی تدارک دیده یا مشکلی درجهت سلطنت
وفرمانروائی آنان فراهم آورد.* بیچاره مردمی که فرمانروایانش رایزن ! ، و رایزنانشان
فرمانروا هستند . ارد بزرگ
...و مردم این دوران نیز که چاره راهی نداشتند،
تنها چشم امید به این داشتند که کسی ازراه رسیده یاور آنان گردد
وبه نان وبخور نمیر فرمانروایان که با سختی ومشقت نیزفراهم
میشد، سر کرده وناامیدی ویاس درمیان مردم گسترشی
عمیق داشت.* سردمداران ناشایست ترسشان از ناکارآمدیشان نیست ،
دوری از فرمانروایی آنها را می ترساند ! . ارد بزرگ
تا جائی که پیر وجوان تنها به زنده بودن واینکه روزی خود را
فراهم آوردند ،اندیشه میکردند وبس!
وهرگاه جارچیان فرمانروا ویا پادشاه وامپراطوری ها به میدانهای شهر
جهت اطلاع رسانی می آمدند مردم با هزاران امید درانتظار
خبرهائی بودند که ذره ای درحال وروز آنان اثری بگذارد.
* مردم به دنبال گزارش روزانه فرمانروایان نیستند!
آنان دگرگونی و بهروزی زندگی خویش را خواستارند !! . ارد بزرگ
وآنان که بعلت داشتن خانواده پر جمعیت
و از سوئی کشاورز ودامدار نیز بنوعی دیگر سرکیسه میشد .
وهمگان خدمتگزاران نوکران وکنیزان فرمانروا واطرافیان آنان
محسوب می شدند
ازاین دست داستانهای تاریخی هرچه بخواهید در تاریخ ایران وجهان
میتوان یافت نمود
* سیاست بازان بدانند که فرمانروا همیشه به مردم بدهکار است . ارد بزرگ
هرگز انکار کنیم
اگرچه میتواند درصورتی که روایت ویا داستان باشد
تفسیر شخصی توصیف شود
وچنانچه حتی خود در میان آنچه گذشت, باشد
پس ازاو به انتقاد ومخالفت بااو خواهند پرداخت
وچنانچه این گفتار برخلاف واقعیت باشد
وبه صحت سخن یا به تشویق وانتقاد آن خواهند نشست .
که شهرتی در قلم داشته باشد وبا مرتبه ای که جوامع باو داده اند
بگونه ای غیر منطقی مواجه شود.
در تاریخ جهان وآنچه که مشخص است این است که
همواره کسی وکسانی در ظالمترین وبدترین دوران تاریخی " بوده اند "
محبتی که باو داشتند
علاقمند به جمع آوری یادگارها وخاطرات او بنام خاطره ی خود بودند ,
که بی شک دراینگونه نوشتار , خود این شخص نیز حضور داشته استدر نتیجهاگر خود آن شخص نیز فردی صالح یا ظالم بوده باشد دیگرانی نیز حضور
داشتند که بر صحت گفتار او سند باشند یا اورا نفی کنند.
در دسترس همگان قرار دارد .
وقتی درکتابخانه ها و همچنین اینترنت ,
تاریخ ایران و دیگرکشورهای جهان را مرور می کنیم
و ازخود می پرسیم که براستی :
* فرمانروای مهربان تاریخ ایران که بود؟
تنها نام " کوروش کبیر" بارها وبارها در مورد ایران وتاریخ ملی او
تکرار میگردد
واو کسی بود که
مورد بحث وبررسی قرار گرفته است .
واگرچه تاریخ ِ تمامی دولتهای دنیا , توسط تاریخ نگاران ایران وجهان مورد
بررسی قرار میگیرد...
اما کوروش کبیر بعلت علاقه ی وافری که به ایران داشت وسخنان عمیقی
که در زمان سلطنت خویش بازگو نمود
نمونه ای از شخصیت های بزرگ تاریخ است که در ممالک دنیا
نیز توجه زیادی باو داشته ودارند.و زمانی که به بررسی (آثار سخنان بزرگان*) مشغول هستیم نام او نیز
به کررّات دیده و سخنان اونیز بسیار تکرار گشته ونامی شناخته شده
در اینگونه کتب جهانی ست
وانسان ترین
از اینرو در سخنان او همواره عشق به ایران با محبتی وطن پرستانه
و عشق به ایران وایرانی مشهود بود
باقی بماند وهمواره نیز جاودانی خواهد بود .
کوروش کبیرنه تنها ایران می پرستید وبسیار وطن دوست بود
بلکه گوئی مانند این بود
بازیبا ئی پرعطوفتی که در مورد ایران وفرمانروائی و ملت
ومیهن وحتی درباب دشمنان خویش گفته است
که تا همیشه بیادگار باقی خواهد ماند
باز نیزیادگار او در تاریخ توسط عکسها وفیلمهای گرفته شده تا ابد
کمااینکه همواره ازدیگر کشورها نیزجهت بازدید وفیلم برداری توریست ها
وفیلمبرداران محقق تاریخی وبسیاری دیگر...
به اینگونه اماکن در سراسر دنیا از جمله ایران سفر میکنند
* فرمانروایان تنها پاسخگوی زمان حال خویش نیستند آنها به
گذشتگان و آیندگان نیز پاسخگویند . ارد بزرگ
صرفنظر از آن
معطوف میداشت ورضایت آنان را خواهان بود.
مملکت وملت یکی از قوانین اصلی سلطنت درحکم وقانون
داشت وآبروی مردم ِپارسی زبان خود رابه عدل وعدالت وخوشنامی
حفظ نموده
که تا همیشه ایران وایرانی
افتخار کند* خواست فرمانروا باید هم آهنگ با مردم باشد ، پیش داوری
او به نابودی اش می انجامد . ارد بزرگ
شاید بهتر است کمی بیشتر ازاو بدانیم:
کورش کبیر: از دیدگاه بزرگان:
آیا تا کنون به این موضوع فکر کرده اید که چرا شخصیتی
مانند کوروش که جهان در برابر بزرگی او شگفت زده است
و مشهورترین مورخین و باستان شناسان و خاورشناسان دنیا
از او به نام ایر مرد تاریخ جهان یاد کرده اند،به آن صورت اسمی
از او در ایران برده نشده است؟
یا هیچ حرکتی که شایسته او باشد در جهان انجام نشده است؟
آیا ادامه راه این شخصیت بزرگ جهان نمی تواند راه نجات ملل باشد؟
آیا ایران که کوروش را در تاریخ خود دارد و خود مهد حقوق بشر
جهان بوده است،نمی بایست بیشتر به ایرانیان وجهانیان شناسانده شود؟
کوروش پدر ملت ها، بزرگ قهرمان آن روزگار، سرور آسیا،
کسی که دشمن او را به نیکی ستایش کرد و او را نمونه یک
شهریار والا می دانست ،امروز کجاست؟
ودر کدامین خاطره ای زنده است؟؟؟
این مطلب را ایرانیان باید بدانند که کوروش در حد یک پیامبر دلسوز برای
ایران خدمت کرد و ایران یعنی کوروش و کوروش یعنی ایران.
چراکه راه او راه جوانان آینده ایران است و هیچ شخصیت غربی و عربی
(به جز پیامبر و ائمه ی اطهار) نمی تواند برای ما ایرانیان بالاتر از او باشد.
در این جا نظر برخی از پرفسورها و مورخان را در مورد کوروش،
می خوانیم:پروفسور ایلیف مدیر موزه لیورپول انگلستان:در جهان امروز، بارزترین شخصیت تاریخی ایران * کوروش*
شگفتی است. آزادی به یهودیان و ملت های منطقه و کشورهای مسخر شده
که در گذشته نه تنها وجود نداشت بلکه کاری عجیب به نظر می رسیده است
از شگفتی های اوست.
و ظالم بابل و آشور بسیار عادل و رحیم و مهربان بود زیرا اخلاق روح
ایرانی اساسش تعلیمات زرتشت بوده است. به همین سبب بود که
شاهنشاهان هخامنشی خود را مظهر صفات نیک می شمردند و
همه قوا و اقتدار خود را از خداوند دانسته و آن را برای خیر بشر
و آسایش و سعادت جامعه انسان صرف می کردند.* پروفسور آلبر شاندور:در تاریخ شاهنشاهی
پی ریزی نشد زیرا با رعایت حقوق مردمان پایه گذاری شده بود.
عظمت و شکوهی را در تاریخ به جای گذاشته اند
آنان درخششی در جهان از خود به جای گذاشته اند که برای
آیندگان نیز خواهد ماند.
همه همداستانند که کوروش باستانی سزاوار لقب بزرگ بوده است.
مردم او را دوست می داشتند و «پدر» می خواندنش.
ما نیز می توانیم بدان ببالیم که نخستین مرد بزرگ آریایی که
سرگذشت اش بر تاریح روشن است، صفاتی چنان عالی
و درخشان داشته است.
نیز در آن جا بکنم و در هر سه بار این نکته را یادآورده شده ام
که زیارت آرامگاه کوروش، پادشاه بزرگ و شاهنشاه جهان امتیاز کوچکی
نیست و من بسی خوشبخت بوده ام که به چنین افتخاری دست یافته ام.
به راستی من در گمانم که آیا برای مردم آریائی(هندو اروپایی) هیچ بنای
دیگری هست که از آرامگاه بنیان گذار دولت پارس و ایران ارجمندتر
و مهم تر باشد.
را نگاه می داشتند.
بسیاری از ملت های جهان شدند.
و آنان را به رعایت قوانین انسان دوستانه و برابری ها راهنمایی می کردند.
مردمان رابطه خوبی با پادشاهان خود داشتند.
از این رو در موقع خطر به یاری آنان می شتافتند و در جنگ ها شرکت
می کردند و آزادی و مهرورزی و رعایت حقوق اجتماعی به زیبایی
انجام می گرفت.
ملت های دیگر فرمانروایی می نمودند.
سربازان او پیوسته برای وی آماده جانفشانی بودند و بخاطر او از
هر خطری استقبال می کردند.
کوروش سرداری بزرگ و نیکخواه بود. او آن قدر خردمند بود که
هر زمانی کشور تازه ای را تسخیر می کرد به آن ها آزادی مذهب
می داد و فرمانروای جدید را از میان بومیان آن سرزمین انتخاب می نمود.
او شهرها را ویران نمی کرد و قتل عام و کشتار نمی کرد.
ایرانیان کوروش را پدر و یونانیان که سرزمینشان به وسیله ی کوروش
تسخیر شده بود وی را سرور و قانون گذار می نامیدند و یهودیان او را
مسیح خداوند می خواندند.
باقی گذاشت، در افکار میلیون ها مردم جهان بوجود آورد.
من اذعان می دارم که اسکندر و سزار و کوروش که سه مرد اول
جهان شده اند، کوروش در صدر آن ها قرار دارد
و تاکنون در جهان کسی به وجود نیامده است که بتواند با او برابری کند و
قوانینی که حضرت مسیح که در دین مسیحیت صادر کرده است نیز
در زمانی بود که در تاریخ آن زمان که انسان ها به راحتی قربانی خدایان
می شدند و این بی سابقه بود.
این دانش را نزد مغان زرتشتی آموخته بود.
* پروفسور کریستین سن ایران شناس و استاد زبان اوستایی و پهلوی:شاهنشاه کوروش بزرگ نمونه یک پادشاه جوانمرد بوده است.
این صفات برجسته اخلاقی او در روابط سیاسی اش دیده می شده است.
در قوانین او احترام به حقوق ملت های دیگر و فرستادگان کشورهای
دیگر وجود داشته است
و سرلوحه دولتش بوده که این" قوانین امروز بین الملل" نام گرفته است.
ویل دورانت- تاریخ تمدن ویل دورانت:
کوروش از افرادی بوده که برای فرمانروایی آفریده شده بود.به گفته امرسون همه از وجود کوروش شاد بودند.
روش او در کشورگشایی حیرت انگیز بود.* فرمانروای اندرزگو شایسته فرمانروای نیست تنها آنانی شایسته اند
که اهل کارند . ارد بزرگ
او با شکست خوردگان با جوانمردی و بزرگواری برخورد می نمود.
* همواره سودجویان خود را
نگهبانان راستین فرمانروا می دانند .
حال آنکه فرمانروای پاکزاد ،
به شمار مردم خویش پاسبان دارد . ارد بزرگ
به همین دلیل یونانیان که دشمن ایران بودند نتوانستند از آن بگذرند
و درباره او داستان های بیشماری نوشته اند
و او را بزرگترین جهان قهرمان پیش از اسکندر می نامیدند.
او کرزوس را پس از شکست از سوختن در میان هیزم های آتش نجات داد
و بزرگش داشت و او را مشاور خود ساخت و یهودیان دربند را آزاد نمود.* فرمانروایان نیرومند ، رایزنانی باهوش و کارآمد در کنار خود دارند .ارد بزرگ
کوروش سرداری بود که بیش از هر پادشاه دیگری در آن زمان
محبوبیت داشت و پایه های سلطنت خود را بر سخاوت و جوانمردی
بنیان گذاشت.*
* کلمان هوار- تمدن ایرانی:کوروش بزرگ در سال 550 قبل از میلاد بر تخت پادشاهی ایران نشست.
وی با فتوحاتی ناگهانی و شگفت انگیز امپراطوری پهناوری را از خود
به جای گذاشت که تا آن روزگار کسی به دنیا ندیده بود.
کوروش سرداری بزرگ و سرآمد دنیای آن روزگار بود.
او اقوام مختلف را مطیع خود ساخت.
پادشاهی که روا دارد ستم بر زیر دست
دوستداراش روز سختی ،دشمن زور آور است!
با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین
زآنکه شاهنشاه عادل را رعیت لشکر است!! سعدی
* میرآب ، به اندازه دهد ، همه دشت سبز خواهد بود . ارد بزرگ
که بدین معنا نیز میتوان گرفت که چنین میرابی میتواند
خود حکمران وفرمانروا باشد
یا مردم آن حکومت که سرسبزی را زمیراب وجود خویش باز پس می گیرد!
یا بدیگران نیز می بخشد وهمه جارا چون خود از تشنگی
رهانیده و سبز میکند .!چراکه فرمانروای عادل
با همگان یکسان رفتار میکند
* فرمانروای شایسته، به فکر انتقام از مردم خویش نیست . ارد بزرگ
...
درتاریخ سلطنت خود اولین دولت مقتدرو منظم را در جهان پایه ریزی کرد.
و برای احترام به مردمان کشورهای دیگرمعابدشان را بازسازی کرد.
او پیرو دین یکتاپرستی زرتشت بود
ولی به هیچ عنوان دین خود را بر ملل مغلوب تحمیل نکرد.
و منش و کردار نیک را به مردم ایران و جهان هدیه داد.
خدایان او را دوست داشتند. او دارای عقلی سرشار از بزرگی بود.
... همانطور که دیدید
خاطرات وحقایق وتلخی وشادی های بسیاری را با خود کشیده و میکشد
و بر اساس آنچه در روزگاران از طریق فرمانروایان بر سر ممالک
آمده است گذشته از تاریخ ،درمیان عامه نیز
روایات و حکایات بسیاری موجود است که یاخود بدکردند
یا اطرافیان آنان باعث انقراض سلطنت وحکومت شده
و یا انقدر ادامه دادند تا به انقلابی از سوی مردم بجان آمده
اما حاکمی که از آشنائی نزدیک خود بیخبر باشد
چگونه میتواند از دولت وکشوری ومردم آن ,خبر داشته وبداد آن ملت وبرسد؟!
* بی شرم ترین فرامانروایان آنهایی هستند که ناکا رآمدی
و اشتباهات خود را به مردم نسبت می دهند . ارد بزرگ
* پادشاهی که مردمش از او فروتر بنشینند در فزونی و برتری
نیست او در ته چاه کبر و خود بینی فرو افتاده است . ارد بزرگ
* به حال سرزمینی که روشنفکرش ، حرف فرمانروایان
تمامیت خواه را تکرار می کند باید گریست . ارد بزرگ
دنیا اما روزبروز با پیشرفت وداشتن امکانات بیشتر
واختراعات ودانش روزانه امروزه به جائی رسیده است
که انسانها نیر به نسبت همین تغییرات
بسیار با گذشتگان تفاوت پیدا کرده اند وبقولی:
هرکه بامش بیش برفش بیشتربا تغییرات جهانی نوع توقعات وخواسته های آدمی نیز بزرگتر و
گسترده تر شده
بلندپروازی های مخترعین کاشفین انسانهائی از دسته ی برآزندگان
ودانشوران ودانشمندان دنیا چنان بوده است که امروزه
شما با دیدن تکنولژی نوین وامکانات ساخته شد بدست آنان
گاه به حیرت فرو رفته ودر باور آدمی نمی گنجد
که آنچه میبیند ویا حتی دراختیار بشر قرار گرفته استواقعیتی از زندگی ست "اما هست و واقعی ست"!.در نتیجه انسان امروزیانسانی ست با شناختی بسیار بالاتر از گذشته با درک واندیشه ای
که شاید دراقوام گذشته ودر گذشتگان تاریخ بندرت
میشد نمونه اینگونه افراد را یافت واگر بودند خود جز کاشفین وافراد ممتاز
میشدند که بی شک خود نیز خدمتی به جامعه ی آنروز خود کرده بودند
گاه با کشف واختراع گاه حتی با قلم ...
همان روال امروزی حتی درنام نیز با گذشته تفاوت میکند
وبحد گذشته نیز دستهایش برای اوامر وجنایات وقدرت طلبی ها
وخودخواهی ها باز نیست
اگرچه شاید شکل قضیه فرق کرده باشد ودر درون بسیاری
ازممالک همچنان افراد قدرت طلب در زیر پوشش های بسیار،
قدرت و سلطه وتسلط خویش را حفظ کرده اند
اما اینان نیز سرنوشت بهتری از گذشتگان
نخواهند داشت.
او به نابودی اش می انجامد . ارد بزرگ
...
گذشته صورت میگرفت
چرا که هرگز نه به زبان نه دربرگه ای که منو شما دیده باشیم وسندی
برآن باشد دستور وامری را امضا یا ارسال نمیکند
به صلاح دولت او نباشد مانند خانم کارتر با عنوان اینکه:
جواب این وآن سوال را بدهم با اسم سیاست برنفع دولت وملت از
اقرار ویا بازگوئی مطالب واخبار لازمه ی آن خود داری مینماید
در مقابل مردم خود پاسخگو نیستندبلکه نه تنها مردم بنام دمکراسی
حق سخن وپرسش دارند بلکه چشم جهان به یکایک دوّل دنیا
دوخته شده است تا خطائی بیابدوبر او بتازدواین مطلب تنها
به کشورهای جهان سوم باز نمیگردد وربط پیدا نمیکند بلکه
تمامی ممالک دنیا در اتحادیه های یا کنگره های جهانی
خالی کنند اگر هم اشتباهی رخ نموده با دلیری آن را بازگویند . ارد بزرگ
بگیرد شایستگی گرداندن کشور را ندارد . ارد بزرگ
است" اما برحق است " ودر زمانی که" صلاح بداند خود جوابگو "
امیدی به رشد کشور نیست . ارد بزرگ
اقتصادی وسیاسی،احتماعی وفرهنگی خود را
در صورت مجلس برنامه ی خویش حاضر وفراهم ونوشته شده
گذشتگان و آیندگان نیز پاسخگویند . ارد بزرگ
(فقط یک عدد شاه خرچنگ یا سلطان خرچنگ نروژی *)
از منطقه آبگرم نروژ به منطقه سردتری نقل مکان کرده است
نه تنها خرچنگ مذکور را به منطقه ای که می بایست می بود, بازگرداندند ,
در زنجیره غذائی آدمیان تا به این حد تاثیر داشته باشد که کشوری
مجبور به پرداخت هزینه ای هنگفت شود تا سراسر
من آزارم به یک مورچه هم تابحال نرسیده
وپشه ومگسها رانیز تا جائی که بتوانم ازخانه بیرون میکنم ،
درغیر اینصورت همسرم موظف به اخراج آنان به شکل خود می باشد !
واین عین واقعیت است)!
و کشت وکشتاری درجنگ یا در میان ملل یا اقوام یا جنگهای داخلی
واز دست رفتن انسان وانسانهائی
در سیستم زنجیره ای دنیا بی اثر باشد؟؟؟
که امروزه نمیتوان نه بعنوان یک پرزیدنت نه بعنوان یک سرمایه دار
نه بعنوان یک تاجر ودارا وقدرتمندووووووووو
آن کشور نیستند که چون گذشته وبه تنهائی ودر بی زبانی
بدون رسیدن صدائی بدادخواهی به محکمه ای قربانی ظلم شده
یا حق وحقوق آنان سلب گردد
یا بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی بدست امریکا
یا یازدهم سپتامبرفاجعه ی ساختمانهای دوقلوی آمریکا
در نیویورک (بنام= وُُرُوُد ـ تِرید . سِنتِر*)
word trade senter
مردم دنیا سر ساعت مشخصی بمدت یکدقیقه سکوت میکنند
ودرکنار آن فجایع طبیعی مثل سونامی زلزله ی بم ووووو
" چه بدست طبیعت چه بدست آدمی!.
دلم گرفته ...آری ...
هزار وزنه اگر، بر زمان بیآویزم
کسی به چشم محبت ،به دیده برتر نیست!!!
تمامِ بودن ِانسان ،به خواری ونفرت
سروده ی"منم ها" تمام وکامل و تام ،
خدای را، ستایش ،نکرده ایم وسپاس...
اول خرداد 1387 فرزانه شیدا
اما لااقل اینگونه نیست که صدام ها ودیگر جنایتکاران
توان شانه خالی کردن از اعمال خود را داشته باشند
ودربرابر ملت وکشور خود از سوئی ودربرابر دنیا از سوئی دیگر
می باست جوابگو باشند ودرنهایت ازهمه بالاتر درپیشگاه خداوند
چراکه دیگر"هر یک نفر یک نفر است"که می بایست باشد
باو راندارد .درزمانی که سازمان حمایت از حیوانات ظلم به حیوان را در
سراسر دنیا محکوم میکند
روشن است که
ارزشی بیشتر داشته باشد
نه همان لباس زیباست نشان آدمیت!
چون عضوی بدرد اورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
اما امید که در نامی دیگر فقط کادو پیچی وروبان آن
وداخل جعبه ای خالی را انتظار بکشیم
میتواند برمن تو وتمامی مردمان جهان اثری اثر گذار در نسل و
هستی وبودن انسان ها ودرحد مرگ وزندگی همگان داشته باشد
فرگرد فرمانروا را درهمینجا به اتمام میبریم
نه بر مرغ وُنه برحیوان
مکن از روی بدخواهی
,دلی غمگین وسرگردان
بدی ها را بخود بینی
که دنیا ،روزگارت را ،
دهد بر "بی کسی " فرمان !
* فرمانروای دانا ، زخم خورده را بر هیچ کار دیوانی نمی گمارد .ارد بزرگ*
خالی کنند اگر هم اشتباهی رخ نموده با دلیری آن را بازگویند . ارد بزرگ
بگیرد شایستگی گرداندن کشور را ندارد . ارد بزرگ*
* دست دهد چون سیاهی کار بزهکار در دید مردم خیلی زود دامن او
را نیز خواهد گرفت . ارد بزرگ
تمامیت خواه را تکرار می کند باید گریست . ارد بزرگ
و اشتباهات خود را به مردم نسبت می دهند . ارد بزرگ
نیست او در ته چاه کبر و خود بینی فرو افتاده است . ارد بزرگ
>
دراین بخش به بررسی افکار اُرد بزرگ در باره *فرگرد انتخابات*
خواهیم پرداخت
در جهان امروز همانگونه که می دانید چه کشور پادشاهی باشد
چه جمهوری هر ۴سال یکبار انتخاباتی
جهت انتخاب رئیس جمهور
یا نخست وزیر( در کشور پادشاهی *)
بدین شکل که نخست وزیر وقت، زیر نظر پادشاه
حکومت ان کشور را اداره می کند*)،صورت می گیرد
که در طی آن تعدادی به نمایندگی در این انتخابات :" کاندیدا " شده
وخود را بعنوان نماینده درانتخابات معرفی میکنند
ومردم نیز از طریق رسانه ها وبا تبلیغات رسانه ای
وحزبی آن" کاندیدا یا نماینده"بااو وشرایط وتحصیلات
وعقاید سیاسی /اجتماعی /فرهنگی... او آشنا می شوند
ومسلم است که تنها کسانی میتوانند دراین انتخابات تقاضای نمایندگی
نمایند که شرایط لازم برای اداره کشور در زمینه های مختلف سیاسی را
دارا باشندوبر طبق قانون اساسی همان کشور وهمچنین
بر اساس دموکراسی ،این انتخاب صورت می گیرد.
و این مطلب کاملا مشخص است که مردم دردرجه ی اول،
زمانی که در انتخاباتی شرکت می کنند جز نیک بختی وصلاح خود
وجامعه ی خود به چیز دیگری اندیشه نمی کند.
در کل همانگونه که در" فرگرد فرمانروا " نیز اشاره شد
انتخاب یک فرد بعنوان سردمدار ورئیس جمهور و نخست وزیر
نه تنها در سرنوشت دولت وملت آن کشور سهمی به سزا را بازی می کند
بلکه دیگر کشورهای جهان نیز گام به گام مراحل کاندیداتوری (نمایندگی )
تا انجام انتخابات ومنتخب شدن یک فرد را دنبال میکنند وتفاوتی نمی کند
(البته این مثال تنها جنبه مزاح داشته وهدف از آن جلوگیری
از خمیازه های شما در طی خواندن این مطالب بود
وگرنه درکل مردم آدمخوار از انتخابات چیزی نمی دانند!
ما هم از آنها ومزه دیزی های آنان بی خبریم !)
جوامع وملل دنیا ،تاثیر گذار خواهد بود وبمانند همان زنجیره غذائی
را می ماند که در" فرگرد فرمانروا" بر آن اشاره شد بدین معنی که
زنجیره ی " اعمال سیاسی -اجتماعی
وهمچنین نگاهداری و رسیدگی کشوری / قانونی / دولتی
هر رئیس جمهور وقت یا نخست وزیر نیز در کلِ ماهیت جهانی
اثری به سزا دارد
*انتخابات ومنتخب شدن ریاست جمهوری و یا نخست وزیر در هر کشوری
سرنوشت ساز کشور ملت وحتی دیگر کشورهای دنیاست ،
انتخابات مکان شعبده بازی دیوان سالاران نیست ! . ارد بزرگ*
از اینرو نه تنها دست مردم می بایست درانتخاب آزاد باز
گذاشته شود
بلکه انتخابات می بایست " صددرصد آگاهانه"
صورت گرفته شود
ومردم با شناسائی کامل " نماینده وکاندیدا " ی خود ،
اقدام به انجام اینکار کنند
چراکه هر آنچه پس از انتخابات انجام شود وبدست هر رئیس جمهور
ونخست وزیری که باشد،" نتیجه ی این و آن انتخاب"" درروال زندگی مردم در کشور ودر دنیا نیز،به مرور زمان
مشاهده خواهد شد.
واگر نماینده ای به راستی وطن پرست،
وخواهان صلاح جامعه ی خود باشد ،
کامل داشته باشد که قادر به گرداندن چرخه ی سیاسی یک کشور هست و
صلاحیت لازم در این امور را نیز دارد.
و لذا خود نیز می بایست اولین کسی باشد
که خواهان انتخابات آزاد است
چراکه چنانچه یک نماینده خود با آزادی انتخابات "مخالف "باشد
در هیچ زمینه ای نیز آزادی در آن کشور برقرار نخواهد بود .
اینکه دوره انتخاباتی ۴ ساله ی آنان به پایان رسید اعتراف به
خطاهای خود نمودند ! یادربرنامه های تلوزیونیوزرای دیگر .وهمکاران ونزدیکان او
حتی همسر کارترخانم کارتر نیز در طرفداری از او
در رسانا ها اعلام کرد
گذشت دوره ی ریاست جمهوری او
بطور مداوم این پرونده را می گشودند ،سرانجام اعتراف به خطای
خود نموده واقرار کرد که چنین چیزی بوده است
در واقع میشود گفت که درخفا ودر پشت صحنه
همچنان وهمواره سیاستمداران بزرگ دنیا
" اما بانوعی امروزی تر "به همان اعمال گذشته ادامه میدهند.
معمولا تغییر شخصیت داده و براحتی اسیر وسوسه های
" قدرت " میگردد.
وکمتر کسی در طی قرون برجا مانده که در پشت نقاب خیرخواهی های
بظاهر ملی خود, براستی حتی اگردر گذشته نیز انسان خوبی بود
همچنان قلب انسانی ومعرفت فضیلتی خود را بعنوان یک
انسان درستکارحفظ نماید
بدانجا میرسد که طعم قدرت ازهمه چیز دردنیا نیز
ودراین میان آنان که همچنان درستی وپاکدامنی وصداقت ووطن پرستی
واحساس ملیو خوب خود به کشور ومملکت و ملت حفط مینماید
حقایق زندگی سیاسی /اجتماعی خود
در دوره ی انتخابات یا پس از آن داشته باشد وبا خیال راحت ووجدان آسوده
از معرفی خود وسرگذشت واعمالنامنه ی زندگی خود
افتخار نیز کرده وخوشحال نیز خواهند شد.
کمااینکه در ضرب المثلی از قدیم گفته اند:
" طلا که پاک است چه منتش به خاک است "!
وآنکه بر خود شک ندارد واهمه ا ی نیز نخواهد داشت
که درطی جریانات سیاسی دوره انتخاباتی
زیراکه معمولا در طی دوره ی پیش از شروع انتخابات
تمامی شجرنامه ی اعمال وزندگینامه فرد را جستجو میکنند
در نتیجه نماینده موظف است تمامی آنچه را که در زندگی او
اعم از اعمال واخلاقیات وتحصیلات که براو گذشته
بدون کم وکاستی در اختیار یک انتخابات آزاد قرار داده
واجازه خواهد داد
که مردم اورا دقیقا باتمامی افکار واندیشه ها واعمال
سیاسی/ اجتماعی/ فرهنگی و....
او بشناسند تا بهتر بتوانند کاندیدای محبوب خود
*امروزه ، انتخابات آزاد تنها راهکار ادامه زندگی سیاسی
فرمانروایان است . ارد بزرگ
درعین حال درتمامی کشورهای جهان این امری عادیست که
حزب های مختلفی بانامهای راستی /چپی /کارگر ودیگر نامها
وحزبها ...
و درهر کشور ,ازهمه ی این گروهک ها نیز تعدادی
و درصورت انتخاب شدن هر یک ازاینها دیگر حزبها نیز
دریک قانون دموکراسی که جز اساس نامه قانون آن کشور است
" نمایندگانی"نیز در مجلس آن کشور به طرفداری از حزب خود
ومردمان موافق باخود ,در مجلس
* انتخابات نیاز به هنجاری خردمندانه دارد خردی که باور
همه نخبگان آزاد اندیش کشور باشد . ارد بزرگ
تنها در این میان مثلا زمانی که یک حزب انتخاب میشود
( که خود نامی برا آن می گذارم
تا در سخن , آزادی گفتار بهتر وبیشتری داشته باشم*)... :
برای مثال اگر سه حزب داشته باشیم با نامهای
۲/حزب پروانه
۳/حزب گنجشک
آنگا ه از حزب سنجاقک و گنجشک
نیز نمایندگانی به نمایندگی از مردم در مجلس ان کشور
اما حق تقدم وزرای مجلس" پروانه"
بیشتر خواهد بودکه " شاه پروانه ی اصلی"
انتخابات شناخته وانتخاب شده است
دیگر حزبها مثلا هریک ۵ نفر را به نمایندگی از حزب خود
وحزب پروانه منتخب شده ,
در طی برگزاری برنامه ای دولتی درمجلس
انتخاب ومعرفی خواهد نمود .
واین قانون تنها برای این است که
حزبها ی منتخب مردمی, همگی نقشی در سیاست ملی آن کشور
را دارا بوده و" نظرات مردمی همگان "
درآن کشور برای انجام امور سیاسی و...
واین حقیّ مردمی براساس دمکراسی داخلی و جهانی ست که به
ملت آن کشور تعلق دارد .
* دیوان سالاران بر این باور نباشند که انتخابات حقی است که
آنها به مردم می دهند ! . ارد بزرگ*
کما اینکه اُرد بزرگ نیز درگفتارهای بسیار میفرمایند:
*انتخابات آزاد ، دشمن هیچ یک از باورهای توده مردم نیست . ارد بزرگ
، پگاه رستاخیزی هولناک است . ارد بزرگ*
ندارد هر روز بیشتر به پستی می گراید . ارد بزرگ
در اروپا وامریکا نیزدر طی انتخابات معمولا حزب ها ی دولتی،
تبلیغاتی وسیع راراه اندازی میکنند ومبالغ هنگفتی نیز خرج آن میشود
و دراین میانه خبرنگار ونویسندگان
کشوری نیز تمامی هّم وغم خود را برروی این متمرکز میکنند
که آنچه ضروریست به مردم وملت اطلاع رسانی شود ,
حتی دراین میان عده ای در قالب طنز وکاریکاتور از
نمایندگان انتقاد ویا به دست انداختن کاندیدا ونماینده ای
دیگری می پردازند که او را لایق این انتخابات نمیداند
یا اینکه خود مخالف او وحزب اوهستند.
قالب طنز معمولا به بازگوئی دردهای جامعه وحقایق کشوری مشغولند"
کاریکاتورها وطنز هائی برای مثال برای
پرزیدنت امروزی امریکا
" اوباما " کشیده وبه دست نشر روزانه ای
نه تنها از جانب دیگران با برخوردی
نامناسب روبرو نخواهد شد بلکه
حتی بعضی از" پرزیدنت ها "و
چه در بازی انتخاباتی چه بعد از آن هرچه برای خود او
کشیده یا نوشته باشد و
در امریکا برنامه ای در تلوزیون بصورت هفتگی پخش میشود
بنام (۶۰ دقیقه /سیکستی مینوت*)که این برنامه درکل یک برنامه ی کاملا سیاسی ست
که به اخبار روز جهان میپردازد وبدون هیچگونه ممانعت ملی
دولتی /کشوری یا حتی جهانی
هم که باشد بصورت شفاف وبقولی رک وپوست کنده
حرف زده مصاحبه میکند و شخص مصاحبه شونده هم
موظف است که به تمامی سوالات پاسخ دهد. که برنامه ای بسیار دیدنیست
*(سیکستی مینوت * یا برنامه شصت دقیقه باشما*)
این است که پروگرام یا برنامه هفتگی یکی از ان برنامه های
جامعه ی روز است
صورت میگیرد ودقیقا در طی ۶۰دقیقه از مطالب گوناگونی نیز
سخن به میان میاید وسه نفر از
بهترین مجریان امریکا که یکی از انان خانم هست
دراین برنامه
طی شصت دقیقه به بررسی بسیاری از مطالب
روز بطوری کوتاه مدت اما کامل و جامع
میپردازند
وحتی درانتهای متن اقای مسنی هست که به مرفعی
کالاهای روز امریکا میپردازد وبا شکلی طنز گونه
نمونه های مشابه را باهم مقایسه
وا زلحاظ قیمت ومرغوبت درصورتی که ناسب واستاندارد نباشد
ابروی شرکت وکارخانه ی
تولید کننده وصادرکننده را نیز میبرد
ودراین برنامه به هیچ وجه شما کمترین ممانعتی
در گویا بودن ویا حتی تعارف کردن ودلسوزی و مراعاتی در
سخنان آنان نخواهید دید
گویا که این افراد درپشت این دوربین فیلمبرداری
ودر روی( ایر= درحال پخش مستقیم در تلوزیون*)
که بصورت پخش زنده برنامه ی (سیکستی مینوت*)
یا ۶۰ همان دقیقه انجام میشود اینان
خدای صحنه ی برنامه ی خود هستند.
درواقع
این یکی از آن برنامه هائی ست که من کمتر
آنرا ازدست میدهم وبا اشتیاق کامل نیز آنرا نگاه میکنم چون صرفنظر
از اگاهی هائی که درمورد کشورهای مختلف درآن میشود
وبرنامه دقیقا به انچه همان ماه وهفته وروز پیش آمده
میپردازد بلکه
طرز سخن وکلام آنان درعین اینکه
بسیار جدیست گاه سرشار از حالت طنز گونه ایست
که دیدن چهرهی مخاطب ومصاحبه شونده در آن
موقعیت بسیار دیدنیست وشنیدن پاشخ های آنان نیز
خود لطف دیگری دارد
معمولا اگر یکی از کشانی که باو از طرف برنامه شصت دقیقه
پیشنهاد مصاحبه داده شود واو قبول نکند
درواقع آبروی اورا در برنامه بعدی خواهند برد وحتی
نشان خواهند داد که چگونه بااوتماس تلفنی گرفته یا
حتی تا دم خانه ی او رفته اند واو راضی به قبول
وشرکت دراین مصاحبه نشده است
بقولی قدرت این برنامه بحدی ست که کسی جرات اینرا بخود نمیدهد کهبا
مصاحبهی انان مخالفت کند واینکه در پشت صحنه ی این برنامه
قدرتی دولتی قرار داردکه از سوی دولت آزاد
حمایت میشود شکی نیست
واین افراد بطور کامل مصونیت جانی از سوی
دولت ودیگران را دارا هستند
وحتی کل اروپا نیز
حمایت ازاین گروه را بعهده دارند ومراقب انان
هستند همین سبب میشود که مدیریت ومجریان این برنامه با
امنیت خاطر واعتماد بنفسی قوی
که پشتوانه آن ملت هاست به کار خویش
با جدیت کامل ادامه دهند .
درکل کشوری ودولتی که قانونی ازاد دارد
در کنار برنامه ی روزانه ی خود داشته
وکمترین اهمیتی نیز به ان نمیدهد.درنتیجه کسی درقبال دولت وقانون
کشور خود احساسی نداردجز اینکه او فردی مسئول وموظف است
که میبایست
ازهمه انچه درکشورش میگذرد خبر داشته باشد
حتی اگر یک
شهروندمعمولی وعامی باشد که حتی تحصیلات بالائی ندارد
ویا حتی دریکی از ساکت ترین
وکم جمعیت ترین محل درکشور خود زندگی کند
درواقع این نوعی احساس ملی ووظیفه ملی محسوب میشود
که همگان در جامعه ای ازاد می بایت
اخبار روز کشوری خود را درهمه ی زمینه هائی
که به زندگی افراد آن جامعه مربوط میشود بطور روزانه
پیگیری کرده وخود را موظف به انجام وظایف
شهروندی میداند
کمااینکه درهمین نروز وقتی سوار مترو اتوبوس قطار شهری میشوید
میبیند همگی روزنامه های مختلف صبح ووروز
را دردست داشته
ودرحال مطالعه هستند ونه تنها کسی به کسی نگاه نمیکند
بلکه هیچکش اصلا جز روزنامه ی خود وقت نگاه کردن به
چیز دیگری را ندارد و
خواندن روزنامه را نیز از زمان دبستان به مردم این
مملکت آموزش میدهند
وحتی در برنامه هفتگی مدارس یا ماهانه مدارس است
که یکی از تکالیف خواندن روزمنامه یمثلا همان روز باشد
وفردا به معلم پاسخگو باشند که سطح آن در مراحل دبستان
تا پایان دیپلم متغیر وبراساس سن دانش اموز دبستانی،
یا نوجوان و در سطح بالاتر دانشجو می باشد
وحتی داشتن این اگاهی از اخبار را نیز جز وظایف فردی خود میدانند
چرا که معتقد است ان کس که بر راس قدرت کشور
او قرار دارد بیش از هرکس دیگری
درقبال خوب وبد زندگی او موظف ومسئول است
در نتیجه هیچگونه احساس بالا پائین تر بودنی
وحتی درنروژ با گادشاه برای رنگ کردن قصر او
مخالفتهای ازسوی مردم صورت گرفت که همانگونه که ما از
جیب خود باید نمای داخل وبیرون خانه ی خود را
رنگ کنیم پادشاه مانیز دارد حقوق پادشاهی میگیرد باید ازجیب خود
کاخ خود را رنگ بزند وحق استفاده از بیت المال را که حق
فقرا ورسیدگی به منافع آنان است وپرداخت مخارج
راه و جاده سازی وشهرسازی و آب وبرق.......
و خدا داند چه!!! درنتیجه این صدر نشینان دولتتند که
روزانه جوابگو ی دائمی به مردم هستند:
با چنین شمشیر دولت ، تو زبون مانی چرا؟
گوهری باشی واز سنگی فرومانی چرا
می کشد هر " کرکسی" احزاب را هرجانبی
چون نه مرداری تو بلک باز جانانی چراسد
دیده ات را چون نظر از دیده ی باقی رسید
دیده ات شرمین شود از دیده ی فانی چرا!؟...
کلیات: شمش تبریزی
انتخابات پرشگاه سیاسیون برای رسیدن به دستگاه دیوانی
نیست اینجا خواست توده آدمیان برای درمان ناراستی هاست
در بازی انتخابات نادرست رای می دهند هر دو به یک اندازه به
سرزمین خویش پشت کرده اند . ارد بزرگ
درلابلای نوشتار خود مطالب ارزشمند
ارد بزرگ را گشوده وبه تفسیر ان از دیدگاه خود بحد کافی
پرداخته باشم لذا سخن کوتاه می کنیم
وفرگرد انتخابات را نیز